نقد و بررسی نکاح معاطاتی و مسأله ازدواج سفید - معاونت پژوهشی و فناوری
کرسی علمی- ترویجی با عنوان «نقد و بررسی نکاح معاطاتی و مسأله ازدواج سفید» در دانشگاه رازی برگزار شد.
ارائه دهنده: دکتر علی مرتضوی مهر، عضو هیئت علمی گروه الهیات دانشگاه رازی
ناقد: دکتر عبداله غلامی عضو هیئت علمی گروه الهیات دانشگاه رازی و دکتر فرامرز باقرآبادی ضو هیئت علمی گروه حقوق دانشگاه رازی
مدیر جلسه: دکتر علی عباس حیاتی عضوهیئت علمی گروه حقوق دانشگاه رازی
جلسه کرسی علمی ترویجی با عنوان«نقد و بررسی نکاح معاطاتی و مسأله ازدواج سفید» ساعت 10 صبح مورخ 30 خرداد 1401 به صورت وبیناری با حضور بیش از هشتاد نفر از اعضای هیئت علمی و دانشجویان دانشگاه رازی آغاز شد. ارائه دهنده کرسی دکتر علی مرتضوی مهر عضو هیأت علمی گروه الهیات دانشگاه رازی، ناقد اول دکتر عبداله غلامی عضو هیأت علمی گروه الهیات دانشگاه رازی و ناقد دوم دکتر فرامرز باقرآبادی، عضو هیأت علمی گروه حقوق دانشگاه رازی در این نشست شرکت داشتند و مدیریت جلسه نیز با دکتر علی عباس حیاتی عضو هیأت علمی گروه حقوق دانشگاه رازی بود.
مختصری از بیانات آقای دکتر مرتضوی در خصوص عنوان کرسی: «معاطات» نوعی معامله است که متعاقدین با عمل، قصد انشاء خود را نسبت به آن اعلام می دارند. بنابراین معاطات نیز نوعی عقد است و فقط به لحاظ شیوۀ وقوع است که واجد چنین عنوانی است و برای تحقق بر اساس مادۀ 191 (ق.م) نیاز به قصد انشاء دارد. با این حال نه در فقه و نه در حقوق اتفاق نظری در خصوص تعریف معاطات دیده نمی شود. همین تشتت در تعریف باعث شده است دسته بندی فقها و حقوقدانان از حیث اینکه در شمار موافقین نکاح معاطاتی هستند یا در شمار مخالفین آن، مشکل جلوه کند.
به طور کلی در فقه صحت نکاح معاطاتی (نکاحی که با فعل واقع می شود) طرفدار صاحب نامی ندارد. البته عده ای سعی کرده اند از اطلاق و عموم عبارت فقهاء برای اثبات اعتبار نکاح معاطاتی استفاده کنند. آنان برای اثبات نظر خود به کتاب و سنت نیز استناد نموده اند.
با این حال این نظر که در عقد نکاح حکومت با ارادۀ باطنی است و سائل ابراز اراده طریقت دارند نه موضوعیت به طور مطلق مورد پذیرش همۀ فقهای اسلامی قرار نگرفته است. بعضی از فقها گفته اند که صیغۀ عقد نکاح باید با الفاظ عربی اداء شود تا بتواند عقد نکاح را محقق سازد. بعضی دیگر در مقابل گفته اند عربیت شرط نیست و عقد نکاح در هر زبانی، با الفاظی که دلالت بر قصد نکاح نماید منعقد می شود. این دسته از فقها نکاح غیر لفظی را معاطاتی نامیده و آن را باطل دانسته اند. در نظر این دسته از فقها حتی نکاحی که به وسیلۀ نوشتۀ صرف (کتابت) واقع شده معاطاتی قلمداد شده و باطل است آنان فقهای امامیه و حتی فقهای اهل تسنن عموماً قائل به این بوده اند که نوشته کنایه قلمداد می شود و در بیان مقصود صراحت ندارد ولذا نمی تواند دلالت بر وجود قصد انشاء کند. با این حال در مقابل گفته شده است که نوشته کنایه نیست و اگر به صراحت دلالت بر وجود قصد انشاء نماید می تواند وسیلۀ ابراز اراده واقع شود.
از آنچه گفته شد چنین استنباط می شود که عموم فقهای امامیه سعی نموده اند حداقل در مواردی که تلفظ ممکن است استعمال لفظ را در اعتبار عقد نکاح مؤثر بدانند. اگر چنین تأکیدی که حقیقتاً مستند به دلایل متقن و واضحی نیست نبود برای معتبر دانستن نکاح معاطاتی می شد به دلایلی نظیر «طریقیت داشتن وسائل ابراز اراده در همۀ عقود از جمله عقد نکاح»، «قاعدۀ العقود تابعۀ للقصود»، «آیۀ انما الاعمال بالنیات» و ....... استناد نمود. تنها مسأله ای که ممکن است مورد مناقشه باشد این است که با عمل ممکن نیست که شرایط اساسی صحت عقد نکاح از جمله توافق بر نوع عقد (دائم یا موقت بودن نکاح) و در فرض حتی موقت قلمداد کردن نکاح با عمل بر میزان مهر و مدت نکاح توافق نمود. با وجود این نمی توان منکر شد که در مواردی ممکن است موقت بودن نکاح و مدت آن را بر اساس اوضاع و احوال موجود مسلم دانست و مهریه ای که شرط صحت نکاح موقت است از سوی زوج نقداً به زوج پرداخت شود و زوجه پس از دریافت مهریه به وظیفۀ تمکین عمل نماید. البته نمی توان منکر این مسأله شد که رسومات و آداب رائج در میان جوامع بر طریق مقبول نکاح صحیح اثرگذار بوده است. زیرا اگر نکاح معاطاتی صحیح باشد بین نکاح و رابطۀ نامشروع جز وجود نیت نکاح (که به صراحت ابراز نشده) تفاوتی بین آن دو نیست و چون رابطۀ نامشروع عملی بسیار مغبوض است لذا از نظر روانی این تأثیر را به دنبال داشته است تا با ضروری دانستن تشریفاتی (از جمله حداقل بکار بردن لفظ) مرز میان این دو که یکی مشروع و دیگری نامشروع است مشخص تر و روشن تر گردد. در حال حاضر نیز با اینکه از نظر شرعی و بر اساس فتوای مشهور استعمال لفظ عربی لازم نیست ولی برای حصول اطمینان خاطر بیشتر عموم مردم به اجرای صیغۀ عقد به زبان فارسی بسنده نمی کنند و مداخلۀ عاقدی را که صیغۀ عقد را بزبان عربی جاری نماید ضروری می دانند. ازدواج سفید که در آن طرفین بدون هیچ تعهدی همزیستی را با هم بر میگزینند نیز ممکن است نوعی نکاح معاطاتی قلمداد شود در حالی که طرفین صرفا قصد دارند از مزایای ازدواج مثل با هم بودن و رابطه جنسی استفاده کنند بدون اینکه این رابطه برای هیچ یک از آنها تعهدی در بر داشته باشد. به هر حال به دلیل اینکه آثار سوء و ناگوار فراوانی در پس نکاح معاطاتی و ازدواج سفید نهفته است و در آن حقوق زن و فرزندان متولد شده احتمالی رعایت نمی شود بهتر است این دو مقوله را اصلا ازدواج صحیح شرعی قلمداد نکنیم.
سپس ناقد اول آقای دکتر باقرآبادی نیز با اعلام اینکه نکاح معاطاتی را نکاحی صحیح شرعی نمی داند و دیدگاه های مطرح شده از طرف دکتر مرتضوی مهر را تایید می نماید به ذکر معایب و آثار سوء گرایش جامعه به سمت این نوع روابط پرداخت.
در ادامه آقای دکتر غلامی نیز به همین صورت در تایید دیدگاه های ارائه کننده و ناقد اول برآمدند و دلایل دیگری را برای بی اعتباری نکاح معاطاتی و ازدواج سفید که از منظر فقهی بر شمردند.
البته ناگفته نماند که در این کرسی اختلاف نظری میان ناقدین و ارائه کننده وجود نداشت و نکته قابل ذکر این بود که در این ارائه کمتر بر دلایل فنی و اصولی بی اعتباری نکاح معاطاتی و ازدواج سفید تکیه شد بلکه بیشتر به احصاء معایب این نوع نکاح ها و زیانبار بودن آنها توجه شد.